آرمینا در عاشورای 92
یادمه پارسال عاشورا وقتی تو تو دل مامانی بودی چقدر مامان دعا دعا میکرد و از خدا میخواست یه نی نی سالم و گل مثل خوده خودت داشته باشه و خدا هم صدای مامانی رو مثل همیشه شنید و جواب داد ...مثل همیشه...و سال قبلترش هم که دنبال خونه بودیم و بازم خدا کمکمون کرد و تونستیم خونمون رو عوض کنیم و خلاصه محرم های قبلتر و قبل تر که همیشه یه خاطره ای برا من داشته..امسال هم که تو رو در آغوشم داشتم و لباس حضرت علی اصغر رو تنت کرده بودم و چهره ی معصوم و ماهت رو میدیدم خدا رو صد هزاااران بار شکر کردم...
راستی اونروز شما اولین باری بود که برنج رو خیلی راحت خوردی و خیلی هم دوست داشتی..نذری قورمه سبزی رو.
دخترم امیدوارم همیشه همونی باشی که خدا میخواد چون خدا دقیقا همونیه که ما میخوایم...
اینم عکس شما روز عاشورای 92
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی