اولین مروارید آرمینا جون
خبر ببرید برا انبار گندم آرمینا درآورده مرواری دندون
سلام عزیزم بالاخره اولین مروارید هم خودشو نشون داد ...در تاریخ 22 مهر سال 1392 مامانی به این قضیه مشکوکککک شد ولی بابایی گفت نه خانم اشتباه میکنی....اما فرداش وقتی داشتم بهت با استکان آب میدادم صدای تققققق شنیدم و دیگه مطمئن شدمممم و وقتی بابایی هم اومد آب دادم بهت تا بابایی هم بشنوه صداش رو اون موقع بود که دیگه مطمئن شدیم دندون خوشگلت دراومده ...دیروز هم که عید قربان بود رفتیم خونه بابا بزرگ جون و اونجا و همه کلی ذوق کردن ...تازه یه چیزه دیگههه.....شما نشستن رو هم خیلییی بهتر یاد گرفتی و دیگه بدون کمک میشینی قربونت برممممممممم
اینا همه وقتی که شما 8 ماه و یک هفته بودی اتفاق افتاد
اینم عکس شما روز عید قربان خونه بابا بزرگ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی