دختر عزیزمممم نیم سالگیت مبارک
مامان جونم 17 مرداد 92 شما شش ماهه یا همون نیم ساله شدی .الان هم که دارم برات مینویسم عید فطر هستش...عیدتممممم مبارک دخترم.دیروز با پدر جون رفتیم واکسن زدی شما ...خدا شکر زیاد گریه نکردی...با اینکه از جای واکسنت خون هم اومد اما شما صبوری کردی....بعدش هم خوابیدی و رفتیم برات چند تا بازی فکری گرفتیم(هدیه نیم سالگیت)
اما بعد از ظهرش یه مقداراتی غرغر فرمودی...الانم که دارم براااات مینویسم داری غر میزنی حسااااابی ....فکر کنم دیگه باید تعطیلش کنم و بیام سراغ شما
راستی هر وقت خوابیدی میام عکس کیکی که برا نیم سالگیت درستیدم رو میذارم ...همراه با توضیحاتش...آخه نمیدونی چه شاهکاری شد مااااااادر
خب مامانی جونم خوابیدی....دخترم من بلد نبودم چجوری باید تو مایکرویو کیک بپزم...بخاطر همینم کیکم اصلا پف نکردقول میدم قلقش بیاد دستمو جبران کنم
اینم عکس شاهکاره مادرت....